-
تحقیر ماندگار می ماند
پنجشنبه 10 مردادماه سال 1392 18:53
در جایی از «به یاد کاتالونیا»* جورج اورول تعریف میکند که در شهر کوچکی همزمان کمونیستها و سربازان فرانکو بههم میرسند. هر دو گروه قسمتی از شهر را میگیرند. روزها میگذرد. کمکم میان این دو گروه رابطه ایجاد میشود. برای دادن و گرفتن برخی از چیزها جایی را مشخص میکنند. مکان قرار. سرِ فلان کوچه. ساردین گرفته و سیگاری...
-
باشو
پنجشنبه 10 مردادماه سال 1392 04:06
سیاه که هیسی، لالم که هیسی، اسمم که ناری...هر آدمی زایی یه اسمی داره، اونی که ناره غول صحرایه! باشو غریبه ی کوچک
-
محمود استاد محمد عزیز درگذشت...
جمعه 4 مردادماه سال 1392 03:46
بخون با صدای خرِِ ِ شهر ِ قصه : آره... داشتیم چی می گفتیم؟ بنویس. مارو دیوونه و رسوا کردی. حالیته. مارو آواره ی صحرا کردی. حالیته. آخه مام واسه خودمون معقول آدمی بودیم. دسته کم هر چی که بود آدم بی غمی بودیم. حالیته. سرو سامون داشتیم، کس و کاری داشتیم. آی دیگه یادش به خیر. ننم جورابمونو وصله می زد. مارو نفرین می کرد....
-
کلنل دولت آبادی
جمعه 28 تیرماه سال 1392 17:08
زوال حقیقت و پیروزی پندار در « کلنل» محموددولت آبادی محسن یلفانی دولت آبادی گفته است که «زوال کلنل» روایت او از انقلاب ایران است و بر شخصی بودن این روایت هم تاکید کرده است. این توضیح دست او را برای تدوین و تاًسیس روایتش، چنانکه میخواهد و میفهمد، کاملا باز می گذارد – چیزی که جزو حقوق طبیعی و اولیهء نویسنده به شمار...
-
چند تفسیرِ واقعی
سهشنبه 25 تیرماه سال 1392 21:47
الف-مرد هایی که حال بدی دارند: الف ) مردهای خودشیفته:مردهایی هستند که قابلیت هایی دارند وبه شدت احتیاج دارند که به خاطر این قابلیت هایشان تحسین بشوند ودیده بشوند.این در حالی است که مردم تواضع را دوست دارند(منظور اینکه همانی باشند که هستند،نه کمتر).این مردها به دلیل این خواسته افراطیشان وقت ندارند و نمی گذارند دیگران...
-
بلاهت هایی دنباله دار
دوشنبه 3 تیرماه سال 1392 15:07
مشکل در باغ نبودن یا همون بلاهت های دنباله دار فامیلیال و جامعه گل و بلبل که در وب قبلی ام واستون تعریفش کرده بودمو یادتون هس؟ اپیزود نخست : نازنین یکی از دو دختر نازدانه خانواده الف سی و اندی سال عاشق جوان رعنا و خوش چهره ای میشه که هیچ گونه سنخیتی از جهت فرهنگی و تحصیلی و خانوادگی با اون نداشته ... بگذریم که در کنار...
-
تهوع، تهوعِ ماندگارم
شنبه 1 تیرماه سال 1392 17:00
آدمی که وسط یه روز گرم از خونه بیرون میزنه و خیلی خونسرد زیر هرم آفتاب راه میره و کنار یه آبراه می ایسته و پاهاشو زمین می کوبه و با فریاد می گه : چته ؟ چیه ؟ چرا شماها دست از یر من بر نمی دارین ؟ بعدش به دیوار بانک لم میده و عق میزنه، و چند تا راننده ای که ماتش شدن و ماشینشون رو متوقف کردن ، رو با اخم نگاه می کنه ،...
-
وقتی مانیتور می شوم
شنبه 1 تیرماه سال 1392 12:40
باور کنید اینجا یکنفر هست که دیگر حتی حال آن را ندارد که شما و نقش منفی تان را در زندگی اش را به تخمدان یا هر چیز دیگری شبیه به این حساب کند . حالا هی اسم منو سرچ کنید و در خلوت انسِ من انگلولک بکشین . من می نویسم ، چون هستم ! من جوان و زیبایم، پس می نویسم !! اینجا نشد ، تویِ سررسید می نویسم، مگه میشه جلوی یک آدم رو...
-
پیشنهاد ترانه
پنجشنبه 30 خردادماه سال 1392 00:31
the show must go on بابایی فقط این کویینِ نازنین میتونه منو بخوابونه امشب من وگناه ، در خیال گرگی شده ایم و ماه . همان ماه شوخ فتان. هوس ناک و تب آلوده سرانگشتانش را به لبهایمان می کشد و هماغوشی ی مقدسی می آفریند که لذت آن را ترس از هیچ خدایی کم نمی کند . خدای من میداند ما وحشی که میشویم.... زوزه کشان بدور خیال تو می...
-
برایِ کافه نشینانِ نیمه شب
دوشنبه 27 خردادماه سال 1392 02:54
بهش گفتم : ببین ... من دیگه بی رویا شدم . شاید بخاطر سهل انگاری های توهه ! از ترس شبانه ام گفتم : گفت این بیماری بین همه ی بچه های پرورشگاهی اپیدمی که نه پاندمیه... بهش گفتم : یادته هنوز ؟ اون بالا روی دیوار چکار می کنی پری دیونه چند نفری برگشتند و کر کر خندیدند .... بله و باز هم خندیدند.هنوز پاهایم بر روی چینه دیوار...
-
خوابِ پرواز
شنبه 25 خردادماه سال 1392 23:40
نورنوشت: بیاییم شادیِ ثانویه به پیروزی مان را ، به رخ تیرگی نکشیم، بزرگی کنیم! ژست بزرگواری گرفتن سخته ، ولی ماندگاره ... جری کردن آدم ها کار شایسته ای نیست. هر چند، بر بالشی که پُر از پَرِ پرنده های، مرده است... سخت است خوابِ پرواز را دیدن. اما امید همیشه ماندگار است رفقا. هر چند رفیقِ ما خرمرد رند اینو نوشته: رفتید...
-
رویای یک پری و غولِ اخموی یخی
جمعه 24 خردادماه سال 1392 03:29
این اصن اهمیت نداره که تو تا چه اندازه غول ِ یخی ِ سرد, اخمو و ساکت و البته آگاهانه ملنگی هستی٬ مهم اینه که تو، یه پری کوچولو داری و و موقعی که پارتنرت یه پری کوچولو باشه باید بدونی که تقریباً همه چی برعکس میشه. یعنی اون دیگه ازچیزایی که آدم بزرگا ازشون تابو ساختن و وحشت دارن ، نمی ترسه ، حتی به اندازه ی یک اپسیلون...
-
دادن یا ندادن، مساله اینست
چهارشنبه 22 خردادماه سال 1392 23:19
by خرمردرند براى ملتى که کتک خورده استبداده، ولى جرات انقلاب یا حتى اعتراض نداره، عزت نفسش هم در موقع سختى براش کمتر مهمه تا احتمال بهبود وضع معیشتیش، راى دادن بهترین گزینه است.
-
چاه که دستی پر نمی شه آقایان
سهشنبه 21 خردادماه سال 1392 20:40
قسمت سهمگین ِ بار سنگین ِ بشریت نتوانم کشید، در زندگانی ِ خانومه پری اینه که برگردی خونه و بفهمی یه عده ای مسافرتن! عده ی دیگر ، اصلن تو را در خاطرشان نداشته اند ... بقول یک رفیقی : چاه که دستی پر نمی شه آقایان یعنی نمی شه با تلاش و سختی آدم آهنی ها را مجبور به دلتنگی و دوست داشتن ِ دوست داشتنی ها کرد. چاه ها به طور...
-
پری نوشته
یکشنبه 19 خردادماه سال 1392 00:37
nostalgy این بالایی آمبیانسه می شه لطفن دانلودش کنین و مثه من مچاله ... ؟ گفت کجای کاری بابا توی ینگه دنیا مردا سعی می کنن با زنای بالغ تر از خودشون زندگی کنن. نه که مجبور باشن ها،آگاهانه انتخاب می کنن ! شعورشون بهشون می گه واسه تعالی نفس و جسم دچار زنای کوچیکتر از خودشون نباشن ولی انگار توی ایران این قضیه کاملن...
-
برای یک خیال مودب و حامی بنام بابایی
جمعه 10 خردادماه سال 1392 09:09
دیشب ساعت ۴ یا شاید فراتر از ۴پلک های دردناکم روی هم رفتند.خواب تو را دیدم بابایی.خواب دیدم آمده ای و با من حرف میزنی. دست هایت برای تاریکی های من شعله ای لرزان می افروزند.و من غوطه ور در آنهمه خوشبختی با تو از درد هایم میگفتم. اوهوی بابایی : می نویسم که تورا به خود بخوانم یادته اون روز بعد از سالها رفتن تو و مردن من...
-
نمیزارن
سهشنبه 7 خردادماه سال 1392 22:27
می بینی استاد: زندگی به زور شبیه قصه ها نمی شه یعنی نمیزارن که بشه
-
CARDIOLOGIST AND THE MECHANIC HONDA
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 13:36
A Honda mechanic was removing a cylinder head from the motor of a Honda when he spotted a well-known cardiologist in his shop The cardiologist was there waiting for the service manager to come and take a look at his car when the mechanic shouted across the garage, "Hey Doc, want to take a look at this?" The...
-
من ، پری ، یک اسبِ وحشی
جمعه 3 خردادماه سال 1392 13:40
این شبا همش باد میاد . من خیلی بیشتر از قبل کار می کنم و کتاب می خونم ، کمِ کم ، روزی هشت ساعت، گوش دادنِ فعالانه رو تمرین می کنم و حرف نزدن را، و زیاد تر فکر می کنم، س ر و گردنم رو بالا می گیرم موقع راه رفتن ، که دهن کجی ی کرده باشم به هم ی تذکرات مامان و مامان بزرگه، بچه که بودم مرتبا تذکر می دا دند که دختر نباید...
-
بخشی از نامه های ابراهیم گلستان
یکشنبه 22 اردیبهشتماه سال 1392 18:16
نامه ی ابراهیم گلستان به آیدین آغداشلو آیدین! تو پسر خوبی هستی، یا در واقع قبلاً پسر خوبی بودی و حالا اگر خوبی دوام آورده باشد دیگر آدم پا به سن خوبی هستی، اما من همیشه چشمداشتم خوب تر بودن تو بود. خوبتر هم یعنی جمع و جورتر، دقیق تر، عمیق تر. حیف آدم با ذوق با شعور با شرف است که دقیق تر و عمیق تر نباشد. نه؟ یک روز...
-
این دیالوگ های مقدس
چهارشنبه 18 اردیبهشتماه سال 1392 15:05
دیمن: اگه میخوای حساب آدم بده رو برسی باید باهوش تر باشی. استفن: نه، برای شکست آدم بده باید آدم بده ی بهتری باشی! (فصل سوم،اپیزود یازدهم دفتر خاطرات خون آشام،نویسنده:لیزا اسمیت،کارگردان:کوین ویلیامسون) ................ مرد جزامی: سیگار دوست داری؟ پـاپـیـون(استیو مک کویین): اگه بتونم پیدا کنم! مرد جزامی: سعی کن...
-
این دیالوگ های مقدسُ ماندگار
چهارشنبه 18 اردیبهشتماه سال 1392 01:35
-
رویاهای خطرناک اسلاوی ژیژک
یکشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1392 06:56
چندی پیش اسلاوی ژیژک مقالهای نوشت پیرامون لزوم درسگیری چپ از مارگارت تاچر [آنچه چپ باید از تاچر بیاموزد | ترجمه: امیررضا گلابی | منتشر شده در سایت تز یازدهم]. اکنون جروم روس، در یادداشتی [رویاهای خطرناک اسلاوی ژیژک| ترجمه: آرمین نیکنام | منتشر شده در سایت پراکسیس] این ایده را مورد نقدقرار داده. ژیژک خودسازمانی را...
-
نانی که آدام اسمیت در سفره ی کارل مارکس گذاشت
سهشنبه 10 اردیبهشتماه سال 1392 19:27
نویسنده مقاله : رضا انصاری چرا ارزشِ یک هواپیمایِ جت از ارزشِ یک صندلی بیشتر است؟ یک توضیحِ ظاهراً بدیهی این است که ارزشِ یک هواپیمایِ جت بیشتر از ارزشِ یک صندلی است، چون منابعِ بیشتری در ساختِ آن صرف شده است؛ ساختِ هواپیمایِ جت هم منابعِ فیزیکیِ بیشتری برده است، و هم نیرویِ کارِ بیشتر. میتوان با دست لمس کرد و به...
-
یک لگد دیگر به خوشبختی ِ احتمالی
چهارشنبه 4 اردیبهشتماه سال 1392 00:09
سلام آقا یادم بیار بابت تمام مجالی که آن روزها برایم فراهم کردی تا دیوانهگی کنم.. لگد تازه ای به خوشبختی احتمالی ام بیندازم یه شب از شبای دی ماه بود، تمام شب را باران باریده بود و از آن آخر هفتهها بود که دنیا رفته بود پی کارش و من ، خودم بودم و همه ی آن تو هایی که در من چنگ می انداختند، که منم ، با تمام خودم-بودنای...
-
درباره ی ثریا
سهشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1392 00:04
متن زیر ، بخاطر وابستگی نسبی نویسنده ی وبلاگ که خانومه پری ، با ثریا تهیه شده، نه بدون ذکر منبع کپی کنید و نه گمان کنید که کپیه !!! ثریا دخـتر خلیل اسفندیاری و اوا کارل در اول تیرمـاه ۱۳۱۱ در روستای قهفرخ (فرخ شهر کنونی) (در استان شهرکرد) متولد شد. سپس به اصفهان رفت. او یک برادر کوچکتر به نام بیژن داشت. ثریا تا هشت...
-
فرار می کنم از تو به تو
یکشنبه 1 اردیبهشتماه سال 1392 21:02
فرار می کنم از تو به تو زن ها تا وقتی عاشق نشده اند بهترین روانکاوها هستند ولی بعد از اون تبدیل میشن به بهترین بیماران روانی! (طلسم شده/ آلفرد هیچکاک)
-
این لحظه های ماندنیِ دیده نشده
سهشنبه 27 فروردینماه سال 1392 18:20
EVERY DAY.. EVERY HOUR...EVERY MINUTES IS SPICIAL.... U DONT KHONW:IF IT WILL BE YOUR LAST آخخخ اولین بار که برایش از شما به تو تبدیل میشی....
-
این دردهای خوره وار
چهارشنبه 21 فروردینماه سال 1392 15:21
پنجاه و چند سال قبل هدایت این چنین نوشت: در زندگی درد هایی است که روح انسان را از درون مثل خوره می خورد و می تراشد،این درد ها را نه می شود به کسی گفت و نه می توان جایی بیان کرد..! به قسمتی از درد های اجتماعی ما ایرانیان توجه کنید: 1-اکثر ما ایرانی ها تخیل را به تفکر ترجیح می دهیم. 2-اکثر مردم ما در هر شرایطی منافع...
-
چند دیالوگ ماندگار
جمعه 16 فروردینماه سال 1392 23:00
آیین چراغ خاموشی نیست . اهو نمی شوی با این جست و خیز گوسفند. فیلم حاجی واشنگتن استاد: گاهی آدم دلش میخواد با یه نفر دو کلمه حرف بزنه رویا: خب؟ استاد: اونوقت اگه اون نخواد دو کلمه حرف اینو بشنوه چی میشه؟ رویا: خب میره سراغ یه نفر دیگه استاد: اگه نشد؟ رویا: اونقدر میگرده تا پیدا کنه استاد: راه های دیگه ام هست رویا:...