باور کنید اینجا یکنفر هست
که دیگر حتی حال آن را ندارد که شما و نقش منفی تان را در زندگی اش را
به تخمدان یا هر چیز دیگری شبیه به این حساب کند .
حالا هی اسم منو سرچ کنید و در خلوت انسِ من انگلولک بکشین . من می نویسم ، چون هستم ! من جوان و زیبایم، پس می نویسم !! اینجا نشد ، تویِ سررسید می نویسم، مگه میشه جلوی یک آدم رو گرفت و بهش گفت کتاب نخون ، روایت و شعر هایت را در نطفه خفه کن ؟ نوشتن در می می جوشد!
دیگر از دست شما هیچ کاری بر نمی آید ، یعنی از دست هیچ کس کاری ساخته نیست ، قطاری که از ریل خارج شده باشد ، تکلیفش روشن و محتوم است.
جوشش زیبایی است
هم چنان بجوشید ... نوشتن را باید جوشید ؛ دبگران را بی خیال.
اما قطار نیستید ...این تعبیر و نگاه را به شما نمی توانم قبول کنم ..حتی اگر خودتان بگوئید.
to har vaght shour peida kardi az khodet adres bezari
bia ta javabeto bedam
چت شده؟
بنویس منم میخونمت پری
خواهشن به من ایمیل بزنید.
فیس بوک عضو هستید؟
میخام با شما حرف بزنم
شما؟