من که میگم: ای کاش پشت همهء چراغ های قرمز شهر به زنایی که عاشق یه زن دیگه هستن یه ریموت میدادن تا برای یک پروسه ، معاشقه ، زمان کافی داشته باشند .
وقتی می خنده لب های صورتیش بقدری قشنگ با گونه های رنگ پریدش هارمونی دارن که مسیح و داود هم در اوج ترسایی وسوسهء بوسه بدجوری قلقکشان خواهد داد ... بسکه خوشکله لامصب !
ای کاش عمر پایانهء حسی لب ها بیشتر از 3 دهم ثانیه بود.
هی نینو ! تو چشات سایه اتوماتیکه و مرد افکن
سلام
آقا جان موافقیم به شدت هم موافقیم!!!
بفرمایید این ریمووت رو درس کنن ولی در تیراژخیلی محدود،مثلاً یه دونه وفقط هم بدنش به من!!!!بعععععععله
وبلاگ قبلیتو هنوز تموم نکردم... خیلیاشم که رمزیه... اومدم اینم بخونم. نوشته هاتو دوست دارم. خیلی