کدام صخره نورد
در صعود از تو
سینه ی یخی ات را با تیشه ای آهنی خُرد می کند
که اینگونه از عطسه هایت
دانه های یخ می بارد
بگو چند مرد
مثلِ من
از تاریکخانه ی چشمانت صعود کرده اند؟
چند مرد
با شانه تکانی هات
میانِ بهمن و بوران
از یاد رفته اند؟
چند مرد
در صعود از یخچال های سینه ات
به اعماقِ دره های تاریکی
سقوط کردند
زمستان
از تو صعود کردم
پاییز بعد
از گوشه ی چشمانت
فرو ریختم.
- رضا ثروتی
از دفتر "جیغ و خمیازه"
سلام عاد.لی بود قلم زیبای دارید.موفق باشی