پری  کاتب

پری کاتب

دست نوشته های یک زن
پری  کاتب

پری کاتب

دست نوشته های یک زن

اندر احوال اسکار آرگو

فیلم آرگو جایزه اسکار بهترین فیلم سال را گرفت و هموطنان عزیز بسیار غمگین و ناراحت و افسرده و نگران و خیلی چیزهای دیگر شدند.
طبیعی هم هست.
ایرانیان معتقدند که این فیلم را آمریکایی ها علیه ایرانی ها ساخته اند. اصلا هم من هنوز نمی فهمم چرا ما با اینکه آرگو اسکار گرفت این همه مشکل داریم و داریم از این موضوع داریم سکته می کنیم.
زمانی که انقلاب شد در تهران یک میلیون نفر می گفتند مرگ بر شاه، وقتی دانشجویان خط امام سفارت آمریکا را اشغال کردند، همه گروههای سیاسی کشور و مردم به مدت یک سال در خیابان طالقانی جمع می شدند و سرود انجز وعده را می خواندند.
وقتی احمدی نژاد اعلام کرد انرژی هسته ای حق مسلم ماست، اگر به هر ایرانی می گفتی که حق مسلم ما نیست می زد توی دهانت. یعنی ماها از اینکه احمدی نژاد آمریکا را تحقیر کرده خوشحال بودیم.
سی سال در ایران هر هفته پرچم آمریکا را آتش زدیم و روی پرچم آمریکا راه رفتیم، حالا یک آمریکایی درباره یک اتفاق در ایران فیلمی ساخته و اسکار گرفته، برای چی ناراحتیم؟
طرف سووال می کند که « اینکه می گویی همه مردم یعنی چه؟ آیا همه مردم طرفدار اشغال سفارت آمریکا بودند؟من الان از هرکی می پرسم می گوید بزرگترین اشتباه بود. آن زمان هم خیلی ها نقد داشتند. این که می گویید همه گروه های سیاسی یعنی چه؟مثلا جبهه ملی که این تو همه گروه ها قرار دارد؟ یا همه گروه های چپ؟» آن وقت باید جواب بدهی که در همان زمان دریادار مدنی فرمانده نیروی دریایی ایران اعلام کرد: « به محض تصرف سفارت آمریکا به وسیله دانشجویان مسلمان پیرو خط امام به نیروی دریایی آماده باش داده شد.» و گفت: « در راه دفاع از مرز و بوم کشور و ملت ایران سرسختیم و همه با تمام وجود برپاایستاده ایم.»
دولت بازرگان برکنار شد و دولت جدید با حضور « بهشتی، باهنر، مهدوی کنی، بنی صدر، فروهر، خامنه ای، موسوی اردبیلی، معین فر، عزت الله سحابی، رفسنجانی، رضا صدر، ناصر میناچی، چمران، رجایی، حسن حبیبی، احمدزاده، شیبانی و قزوینی» تشکیل شد.
البته مهندس بازرگان در مورد اینکه چرا بدون اطلاع آیت الله خمینی با برژینسکی ملاقات کرد، گفت « آن نخست وزیری که باید برای ملاقات با وزرا اجازه بگیرد، برای لای جرز دیوار خوب است. مگر من هویدا هستم یا امام، محمدرضا شاه که برای آب خوردن هم اجازه بگیرم.» ولی ابوالحسن بنی صدر وزیر خارجه هم اعلام کرد: « مساله سفارت آمریکا اولین برنامه ماست و بعد مشغول می شویم به مسائل کشورهای اسلامی و اروپائی و آفریقایی» او در مورد روابط آینده ایران و آمریکا گفت: « این روابط در آینده به نظر امام بستگی دارد» جبهه ملی نیز طی اطلاعیه ای گفت: « در شرایط اقتصادی و نظامی و اجتماعی جهان حاضر حداکثر مقاومت در برابر کشورهای امپریالیستی در جوامعی به وجود آمده است که علت آگاهانه حاکم بر سرنوشت خود بوده است.» جبهه ملی در بیانیه خود در رابطه با اشغال سفارت آمریکا و استعفای بازرگان نوشت: « از حضور رهبری انقلاب درخواست می شود نخست وزیر مسوول اداره امور مملکت را انتخاب فرمایند.»
دکتر سامی نیز به دلیل انقلابی نبودن دولت بازرگان استعفا داد. حزب توده، سازمان فدائیان خلق، سازمان مجاهدین خلق و اغلب سازمانهای چپ سیاسی از اشغال سفارت آمریکا اظهار خوشنودی کردند. ضمن اینکه اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان خط امام اولین اتفاق از این نوع نبود، دو بار پیش از این سفارت آمریکا در تهران توسط سازمان چریکهای فدائی خلق اشغال شده بود. در زمان اشغال سفارت، جز بازرگان که صریحا در اعتراض به این عمل کناره گیری کرد، بقیه روحانیون و نیروهای سیاسی کشور از آن حمایت کردند و تقریبا هیچ کسی علیه آن موضع نگرفت.
بسیاری از هموطنان ما معتقدند که فیلم " آرگو" نباید ایرانی ها را بطور کلی آدمهای بدی برمی شمرد انگار همه ایرانی ها مثل هم هستند، انگار سریالهای تلویزیونی ایرانی علیه آمریکایی ها و انگلیسی ها، اسرائیلی ها و کلا خارجی ها مثل کیف انگلیسی و صد تا سریال دیگر را ایرانی ها نساختند. یا مثلا انگار ما معتقد نیستیم که همه عربها بدون استثنا سوسمارخوار و وحشی هستند و یا افغانی ها دزد هستند یا آمریکایی ها احمق هستند و ایرانی ها بالاترین ضریب هوشی در دنیا را دارند؟ و انگار نه انگار که سی سال در ایران روی پرچم آمریکا راه رفتیم و پرچم آمریکا و خیلی کشورها را آتش زدیم، و اصولا چنان رفتار می کنیم که انگار تا حالا اصلا چنین چیزهایی را ندیدیم. رفیق ما می گوید: " مگر من فیلم کیف انگلیسی را ساختم که آمریکایی ها در آرگو به همه ایرانی ها اهانت می کنند؟" می گویم: " مگر آرگو را همه آمریکایی ها و کاخ سفید ساخته که تو فکر می کنی همه آمریکایی ها از این موضوع خوشحال اند؟"
تعدادی ایرانی به همه آمریکایی ها توهین کردند، تعدادی آمریکایی هم به همه ایرانی ها توهین کردند. تفاوتش این است که اولا، ایرانی ها سی سال مداوم توهین کردند و آمریکایی ها چند بار متناوب. دوما، در میان آمریکایی ها بارها کسانی به نفع ایران یا جهت رفتار عاقلانه و انسانی با ایرانیان نوشته اند و در میان ایرانیان این موضوع خیلی کمتر است.
ویلیام داگرتی یکی از گروگانهای سفارت آمریکا بعد از سالها که آزاد شده بود، به سی ان ان گفت: « وقتی اینطور کشور شما را تحقیر می کنند که ما را تحقیر کردند، اینجور چیزها به یاد آدم می ماند. آدم کسانی را که آنطور به حیثیت شما و خانواده تان و کشورتان اهانت کردند، فراموش نمی کند.»
از اینها گذشته اسکار یک جایزه نسبتا مستقل در میان جشنواره های جهانی بخصوص در ده پانزده سال اخیر است. هیچ ربطی هم به سیاست های دولت آمریکا ندارد. ده سالی هم فیلمهای چپ ضدآمریکایی هم در اسکار نشان داده شده و هم جایزه گرفته. در همین یکی دو سال قبل فیلم "جدایی نادر از سیمین" ایرانی اسکار گرفت، در حالی که توسط دولت و حکومت ایران مورد فحاشی بود. دهها فیلم ضد اسرائیلی، ضد ترکیه، ضد آمریکایی در هالیوود ساخته می شود و نشان داده می شود، چرا فکر می کنیم با همین یک فیلم آرگو همه دنیا به هم ریخته؟ اسکار نه شاخص سینمای هنری است و نه جهت گیری سیاسی دارد. بیش از همه نگاه فنی و تجاری دارد که در بسیاری از موارد هم به دلیل کارکرد تجاری اش در افزایش فروش فیلم، با وجود همه اشکالات اساسی باز هم مورد توجه همه فیلمسازان دنیا قرار می گیرد.
البته شوخی که نداریم، یعنی با ما که شوخی ندارند، معلوم است که آمریکایی ها موضع جدی ضدایرانی را دنبال خواهند کرد. ما یادمان رفته که آمریکا با ایران در حال جنگ است. تحریم های آمریکا خیلی بیش از بمباران اتمی در همین یک سال گذشته جامعه ایران و حکومت ایران را نابود کرده، انتظار داریم آمریکایی ها وقتی ایران را تحریم اقتصادی می کنند، تصویر زیبایی از مردم ایران نشان بدهند که همه مردم دنیا به آنها اعتراض کنند که چرا مردمی به این خوبی را تحت فشار می گذارید؟ طبیعی است که چهره زشتی از ایرانیان نشان می دهند.
رفیق من می گوید: « ولی ما که خودمان مخالف حکومت هستیم.» بله، مخالف حکومت هستیم و حتما در صد سال آینده آن را تغییر می دهیم، ولی همه که مثل ما تاریخ سه هزار ساله ندارند که مخالفت کردن شان صد سال طول بکشد. رئیس جمهورشان بعد از هشت سال گیر بدهد که نمی خواهد برود، رهبرشان بعد از ۲۵ سال تازه جای مناسب برای نشستن پیدا کرده باشد.
ما هم که می گوئیم حمله نکن، با حکومت هم آشتی نکن، ما را هم به رسمیت بشناس، وقتی هم که می خواهد با مخالفان ملاقات کند و از آنها حمایت کند، همه مخالفان با هم مخالف اند، می گوئیم تحریم هم نکن، پس چه باید بکنند؟ حکومت مان هم که آمریکا را تهدید می کند که منافع آمریکا در سراسر جهان را نابود می کنیم، اسرائیل را محو می کنیم، جنبش وال استریت را حمایت می کنیم، سرمایه داری باید نابود شود. اوباما می شود شخصیت محبوب کشورمان، بعد از دو سال حال مان از او به هم می خورد. انتظار هم داریم آمریکایی ها هم مثل ما دائم تغییر شخصیت بدهند. می گوئیم در کشور ما دخالت نکن، ما خودمان حکومت را از بین می بریم. بعد هم که طرف منتظر نشست، نه حاضریم با حکومت بجنگیم، نه خیابان می رویم، نه در انتخابات شرکت می کنیم، درست وسط جنگ موضوع زندگی مان می شود شوشول فرنود و زیرابروی امیرحسین و پریود فلانی و جوک ساختن برای امام نقی، تحسین کورش کبیر و فحاشی به عرب های ۱۴۰۰ سال قبل و همه دنیا.
جالب تر از همه این که معتقدیم تصویر آمریکایی ها از ایرانیان سی سال قبل غیرواقعی است. خودمان به خودمان در مورد سی سال قبل دروغ می گوئیم و در یک توافق ملی این دروغ را می پذیریم و انتظار داریم فلان کارگردان آمریکایی هم در مورد ایران دروغ بگوید. یعنی چی اصلا؟
نظرات 5 + ارسال نظر
مجتبی جوان شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 07:52 ب.ظ http://mojtabajavani.blogfa.com/

کاش ما هم یاد میگرفتیم. تاریخمان را به تصویر بکشیم اونطوری که شایسته است. کاش ما یه هالیوود داشتیم. اوه چه آرزوهای محالی

حسین یوسفی دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 09:47 ب.ظ

سلام پری جان
من بیشتر حس میکنم افراد حکومت بیشتر ذوق زده شدند از این فیلم چون روابط ایران و آمریکا جوریه که دولتمردای آمریکا هیچ وقت مسولین ایران رو رسما هیچ وقت تحوبل نمیگیرن حالا اینکه تو یه فیلم یه موضوع که به خیلی از مسولین الان ربط داسته باشه و همسر رییس جمهور امریما هم اعلام کنه که برنده ی اسکاره و فیلم اکران داشته باشه یجورایی مسولینو ج.ا رو قلقلک داده که آخ جون ما هم بازی ایم .نمیدونم این حس وفکر اولین چیزی بود که بعد دیدن فیلم بنظرم رسید و با خونددن وشنیدن عکس العمل های مسولین ج.ا بیشتر تقویت شده،این شلوغ کاریای بیشتر هم بخاطر اینه که بگن ما مهمیم و این موضوع رو شلوغ تر کنن البته این موضوع در مورد فیلم جدایی قطعا صدق نمیکنه چون ارتباطی با حکومت نداشت.

poor daddy سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 04:16 ب.ظ

ure cle ver&smart girl

نیره سه‌شنبه 6 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 03:39 ب.ظ http://salimi.blogfa.com

همه حرفهات درسته
ولی ارگو از نظر فنی در حدی نبوده که اسکار بگیره. به فیلم معمولیه. اسکارش سیاسیه.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 13 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 05:38 ب.ظ

تحلیلتان خنده دار بود بیشتر و کلی از ته دل ما را خنداندید مخصوصا آنجایی که گفتید اسکار مستقل است.
هر خ.ر.ی. می تواند بفهمد جدایی نادر چرا جایزه گرفت.و همین طور آرگو.. آن هم اعلام جایزه از طرف میشله اوباما.
چه قدر قضیه برای آمریکا بی اهمیت بوده که همسر رئییس جمهور جایزه را اعلام میکند

یه کم دریات بیشتری داشته باشید برای وطن فروشی

اولن که تحلیل من نبود
دومن هر وقت خ ا ی ه پیدا کردی بیا آدرس بزار تا خدمت برسم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد